کد مطلب:134107 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

دیده ای که فاصله ی زمان را می شکافد
حكومت خونخوار بوسفیانیان كه اكنون از قتل و كشتار و خونریزی شریفترین انسانهای عصر خویش فارغ گشت می خواهد هیچ نشانه ای از آنها برای نسلهای آینده بر جای نماند تا دیگر این قیام خونین برای آیندگان به صورت مكتبی الهام بخش زنده نماند و از اینجا است كه دستور می دهد تا بر بدنهای پاك آن آزاد مردان امت اسب بتازند!!! تا از این راه اثری از آنان بر جای نماند و خاطره های آنها برای همیشه فراموش گردد!. اما آنها نمی دانند كه حسین (ع) چراغ فروزان الهی است و این چراغ


هیچگاه خاموش شدنی نیست.

«یریدون ان یطفؤا نوراللَّه بافواههم و یأبی اللَّه الا ان یتم نوره و لو كره الكافرون» [1] .

آیا ممكن است انسانیت و تاریخ بشر این حادثه ی بزرگ و نهضت عظیم را فراموش كند؟! آیا امكان پذیر است كه گذشت روزگار این فاجعه ی خونین را كهنه سازد و یا آن را از یاد ببرد؟!

فرزند معاویه آنچنان به غلط سرمست و مغرور بود كه تصور می كرد دیگر كارها تمام شده و خاطره ی خاندان وحی برای همیشه محو گردیده است!!! بغض و عداوت موروثی شدیدی كه آن بی اصالت رسوا نسبت به دودمان پیغمبر داشت وی را تا آن حد نابینا و كور ساخته بود كه نمی توانست آیندی پر افتخار و عزت بی مانند حسین (ع) را بنگرد اما در همان شرائط سخت و طوفانی دختر امیرالمؤمنین زینب با دیدی كه فاصله ی زمان را می شكافد آنچنان آینده ی آن سرزمین و جلوه های عظمت حسین (ع) را در آن می بیند كه با قاطعیت تمام درباره ی آن سخن می گوید.

مورخین بزرگ نگاشته اند هنگامی كه كاروان اسیر حسین (ع) را در روز یازدهم از قتلگاه امام عبور دادند حضرت سجاد زین العابدین (ع) منظره ی دل خراش پیكر شریف را از نزدیك دیدار نمود و سخت منقلب گردید، در آنجا زینب نزد برادر زاده خویش آمد و عرضه داشت:

«.. لا یجز عنك ما تری فواللَّه ان ذلك لعهد من رسول اللَّه (ص)


الی جدك و ابیك و عمك و لقد اخذ اللَّه میثاق اناس من هذه الاُمة لا تعرفهم فراعنة اهل الارض و هم معروفون فی اهل السموات انهم یجمعون هذه الاعضاء المتفرقة فیوار ونها و هذه الجسوم المفرجة و ینصبون لهذا الطف علما لقبر ابیك سیدالشهداء (ع) لا یدرس اثره و لا یعفو رسمه علی كرور اللیالی والایام و لیجتهدن ائمة الكفر و اشیاع الضلالة فی محوه و تطمیسه فلایز داد اثره الا ظهوراً و امره الا علواً [2] .

یعنی این منظره ی دلخراش شما را بی تاب نكند، خداوند جمعی از این امت را خواهد فرستاد كه ستمگران زمین آنها را نمی شناسند ولی فرشتگان آسمان با آنها آشنا هستند، آنها این بدنهای پاره پاره را جمع می كنند و آنها را دفن می سازند و بر این زمین نشانه ای برای قبر سیدالشهداء نصب می كنند كه اثر آن محو نخواهد شد و گذشت تاریخ آنرا كهنه نخواهد ساخت و هر چند كه جباران و پیروان ضلالت برای نابودی آن كوشش كنند بر عظمت و شوكت آن افزوده خواهد گشت».

در اینجا دختر امیرالمؤمنین (ع) كه اكنون در اسارت یك حكومت دیكتاتور است درباره ی آینده ی كربلا سخن می گوید و از اینهمه عظمت و شكوهی كه قبر مطهر حسین اكنون دارد و قبله گاه آزاد مردان جهان در طول تاریخ بوده و تا پایان هم خواهد بود در آنروز خبر می هد، در آن روزی كه ظواهر كار خلاف آنرا نشان می داد!.


آری این سخن زینب و دید او درباره نهضت و ثمرات شیرین آن در آینده است! و آینده هم بخوبی نشان داد كه دختر علی (ع) بیهوده سخن نگفت، این یك حقیقتی است كه هر قدر گذشت زمان بر حادثه ی كربلا بیشتر می شود عظمت، جلالت و قداست آن افزونتر و آشكارتر می گردد!!!

و این عجیب است كه گویا نهضت حسین (ع) از این نظر بر خلاف همه ی حوادث و پیش آمدهای است زیرا حوادث مهم درست همانند سنگی است كه در داخل حوض وسیعی سقوط كند، این سنگ با سقوط خود طبعاً موجی در آب ایجاد می كند، ولی این موج تنها در محل سقوط شدید است اما هر قدر كه به عقب می رود آرام تر می گردد تا جائیكه اگر وسعت حوض بسیار باشد دیگر در اواخر آن از موج اثری دیده نمی شود، حوادث و پیش آمدهای بزرگ همینگونه است یعنی در آن هنگام كه انجام شد و یا حداكثر در همان ماه یا سال موجی از خود در افكار ایجاد می كند اما هر قدر دامنه ی تاریخ پهن تر شود و از زمان آن حادثه بیشتر بگذرد بیشتر به دست فراموشی سپرده گشته و خاطره ی آن كهنه می گردد، ولی حادثه ی خونین طف به عكس این قاعده ی طبیعی است یعنی در آنروزی كه این قیام خدائی انجام شد موج آن در افكار بسیار كوتاه و نامحسوس بود، اما هر قدر بر تاریخ وقوع آن بیشتر گذشت عكس العمل آن شدیدتر و موج آن عظیم تر گردید تا جائی كه امروز كمتر كسی در جهان یافت می شود كه با تاریخ اقوام و ملل دیگر سر و كاری داشته باشد و با اینحال از حادثه ی كربلا و نهضت حسین (ع) چیزی نداند و به آن با نظر اعجاب و تحسین ننگرد.


موجی كه قیام خونین حسین (ع) بوجود آورد آنچنان فاصله های قرون و اعصار را شگافت و جهانگیر شد كه شخصیتهای بزرگی همانند «گاندی» هنگامی كه مردم هند را برای كتب آزادی و استقلال دعوت می كند بر ندای آسمانی حسین علیه السلام كه می فرمود: «.... فكونوا احراراً فی دنیاكم» تكیه كرده و ملت زجر كشیده و استعمار شده ی خویش را به پذیرش آن ندا می خواند و ما به خواست خداوند در پایان كتاب، نهضت حسین (ع) را از نظر دانشمندان بزرگ و آزادی خواهان مشهور جهان مورد بحث قرار خواهیم داد و عكس العمل جهانی این قیام را بطور فشرده یادآور خواهیم گشت.


[1] سوره توبه آيه ي 32.

[2] نفس المهموم صفحه ي 242 چاپ تهران.